Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-03@17:43:44 GMT

بحران خشونت باندهای تبهکار در سوئد

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۱۹۶۷۷

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایرنا، این روزنامه آمریکایی نوشت: سوئد در ماه‌های اخیر شاهد موج خشونت‌های نامتعارفی به ویژه در اوپسالا (Uppsala) چهارمین شهر بزرگ این کشور بوده است. ماه‌های سپتامبر و اکتبر (شهریور و مهر) گذشته خشونت دراین شهر به وخیم‌ترین شکل خود رقم خورد به‌گونه‌ای که به ندرت روزی بدون تیراندازی، بمب گذاری و حملات با نارنجک دستی سپری شد و گاه بسامد این حملات به چند مورد هم رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کشور منطقه نوردیک که همیشه پایین‌ترین سطح تیراندازی‌های مرگبار را در اروپا داشت، اکنون به یکی از کشورهای اروپایی تبدیل شد که فقط ظرف یک دهه بالاترین سطح تیراندازی‌های مرگبار را تجربه می کند. باندهای تبهکار سازماندهی شده که عمدتا از سوی نسل دوم مهاجران اداره می‌شوند اکنون دیگر نه تنها یکدیگر را می کشند بلکه خویشاوندان و در مواردی، افراد بی گناه راهگذر و تماشاچی این درگیری‌ها را نیز به کشتن می‌دهند. بسیاری از مجرمان، نوجوانانی در سنین ۱۴ سال هستند که باندهای تبهکار آنها را برای انجام حملات خود پرورش داده اند.

اولف کریسترسن (Ulf Kristersson) نخست وزیر سوئد در یک نطق تلویزیونی در پایان ماه سپتامبر، «سیاست‌های مهاجرتی غیرمسئولانه و شکست در طرح‌های ادغام (مهاجران در جامعه)» را در بروز خشونت بی‌سابقه در کشورش مقصر دانست.

جسپر بوردین از رهبران تجاری برجسته سوئد نیز گفتکه مساله خشونت، ساختار اجتماعی کشور را متزلزل کرده و یک زلزله اجتماعی محسوب می‌شود.

ریچارد جومشوف (Richard Jomshof) رئیس کمیته قضایی پارلمان سوئد و نماینده دمکرات‌های راست افراطی این کشور نیز گفت اگر این روند تا دو دهه آینده ادامه پیدا کند باعث فروپاشی جامعه ما می‌شود.

افزایش خشونت باندهای تبهکار در سوئد همچنین مباحث نگران کننده ای را برانگیخته است. کشور ثروتمندی که به برخورداری از رفاه اجتماعی شهرت یافته است در سه دهه گذشته بیش از کشورهای اروپایی پناهجویانی را که از خشونت در مناطق مختلف جهان از بالکان تا خاورمیانه فرار کرده اند پذیرفته است. با افزایش خشونت، راست افراطی در این کشور جسورتر شده اند و چپ‌ها نگران تحقیر جوامع مهاجر هستند. دو طرف این موضوع را قبول دارند که کشور در ادغام درست برخی از تازه واردها به جامعه شکست خورده است.

اکنون باندهای تبهکار در سراسر این کشور در فعالیت‌هایی فراتر از تجارت مواد مخدر شرکت دارند و شواهد فزاینده ای نشان می‌دهد که چنین شبکه‌هایی به برخی از خدمات عمومی، احزاب سیاسی و حتی سیستم قضایی کیفری کشور نیز نفوذ کرده اند.

فایننشال تایمز نوشت: امسال تا پایان ماه اکتبر، ۴۸ مورد تیراندازی مرگبار در این کشور دارای جمعیت ۱۰.۵ میلیون نفری رخ داده‌است. سال گذشته در مجموع ۶۲ مورد تیراندازی ثبت شد که در مقایسه با سال قبل از آن (۲۰۲۱) با ۴۵ مورد تیراندازی، افزایش نشان می‌داد.

این رسانه افزود: حملات به بستگان باندهای تبهکار و تعدادی از بمب‌گذاری‌ها احساس ناامنی را افزایش داده است. مان گرول جرم‌شناس سوئدی و مدرس ارشد دانشگاه مالمو، در این زمینه گفت: این حملات تقریبا تصادفی به نظر می‌رسند و علیه هرکسی و در هر جایی رخ می‌دهند و بیشتر شبیه حملات تروریستی هستند.

شبکه تلویزیونی SVT نیز در این زمینه گزارش داد که پلیس تنها در استکهلم فهرستی از ۱۵۰ خانه را در پایتخت این کشور را در اخیتار دارد که ممکن است هدف تیراندازی یا بمب گذاری باشند. یکی از اعضای باند به این تلویزیون گفت: «اگر خانواده من در خطر باشد، خانواده همه در خطر هستند».

به نوشته فایننشال تایمز، یکی دیگر از پدیده‌هایی که در سوئد مشاهده می‌شود این است که سن قاتلان هر روز کمتر می‌شود زیرا در این کشور کودکان اغلب احکام سبک‌تری را دریافت می‌کنند. در ماه اکتبر چند نفر به دخالت در انفجارهای قدرتمند در بخشی از استکهلم محکوم شدند. یک جوان ۲۵ ساله پنج سال حبس گرفت درحالی که برای دو نوجوان ۱۷ ساله حکم نگهداری در خانه جوانان به مدت ۱۰ سال صادر شد.

ده‌ها نفر از سیاستمداران، مقامات امنیتی و جرم شناسان پاسخ‌های متفاوتی به سوالات درباره علت بروز خشونت باندهای تبهکار در سوئد داده‌اند. آنهایی که راستگرا هستند عمدتا مهاجرت را مقصر می‌دادند که در دهه‌های اخیر موجب اضافه شدن دو میلیون نفر به جامعه سوئد شد. چپ‌گراها به عوامل اجتماعی از جمله خصوصی‌سازی نظام رفاهی سوئد اشاره می‌کنند که باعث وخامت ارائه خدمات به مناطق محروم شده است.

با این حال طیف سیاسی در این موضوع توافق دارند که سوئد نیز برای ادغام جوامع مهاجر اقدامی نکرده است.

تقریبا همه شهرهای سوئد دارای دستکم یک منطقه به اصطلاح آسیب‌پذیر هستند که اغلب اکثریت جمعیت آنها را مهاجران تشکیل می‌دهند. جرم و جنایت دراین مناطق فراوان است و مدارس برای ایجاد نظم و انضباط تلاش می‌کنند.

پلیس و سیاستمداران محلی می‌گویند شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد باندهای تبهکار اکنون از طریق فعالیت‌هایی مانند کلاهبرداری و حتی اداره بخش‌هایی از دولت رفاه درآمد بیشتری کسب می‌کنند. یک برآورد حاکی از سود ۶ میلیارد کرون (۵۷۰ میلیون دلاری) است که تقریباً دو برابر بیشتر از سود حاصل از تجارت مواد مخدر است.

اریک پلینگ شهردار اوپسالا در این زمینه گفت: ما سیستمی داریم که در آن شبکه‌های جنایی مدارس و خانه‌های سالمندان را اداره می‌کنند. ۲۰ سال است که با ساده لوحی بیش از حد مقررات زدایی کردیم. ما نظام آموزشی‌ای داریم که علیه ادغام جامعه فعالیت می‌کند.

فایننشال تایمز نوشت: هیچ کس بدرستی نمی‌داند که نفوذ باندهای تبهکار تا چه اندازه گسترده است. مقامات امنیتی بر این باورند که احزاب سیاسی نیز از این نفوذ مصون نبوده اند.

سال‌ها، شهر مالمو در جنوب سوئد کانون خشونت گروه‌ها بود. این شهر که نقطه ورودی اصلی مهاجران به سوئد بود میزبان یکی از بدنام ترین محله های حاشیه‌نشین کشور موسوم به "روزنگارد" است. در دهه بعد از سال ۲۰۱۰ خشونت در این شهر کاهش یافته و به شهرهایی مانند اوپسالا نیز رسیده است.
پلیس، کاهش خشونت در روزنگارد را که به سرکوب باندهای تبهکار نسبت می دهد که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد. در جریان این سرکوب بدترین جنایتکاران به زندان افتادند. مقامات همچنین به یک تاکتیک ضدخشونت امریکا متوسل شدند تا کل جامعه را متقاعد به تعقیب اعضای واقعی و بالقوه باندهای تبهکار برای اجتناب از خشونت کنند و تمرکز را از مجازات به پیشگیری تغییر دهند.

منبع: خبرگزاری ایرنا

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: قاره اروپا سوئد مهاجرت باندهای تبهکار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۱۹۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خطرناک‌ ترین استان در بحران فرونشست

فرونشست زمین در یک استان کشور به‌خاطر «تراکم جمعیت» و «پهنه‌های شهری درگیر پدیده» -در مقایسه با ۴استان دچار به این بحران همچون تهران- به ابربحران تبدیل شده است.

به گزارش دنیای اقتصاد، بررسی‌ها و تحقیقات میدانی از وضعیت زمین سست اصفهان حاکی است، در مرکز این استان، فرونشست، عمده مناطق کلان‌شهر را تحت تاثیر قرار داده است. مطالعات مشاوران شهری و شهرسازان از «زمان طلایی» ۵ساله برای این چالش بزرگ حکایت دارد. اگر طی این مدت، جلوی پیشروی فرونشست گرفته نشود، ۴تهدید ثانویه بروز می‌کند.

نرخ فرونشست در برخی استان‌‌‌های درگیر این بحران زمینی از جمله تهران، دست‌‌‌کم 3 برابر دیگر کشورهاست؛ اما در یک استان کشور، «شدت این پدیده» و «جمعیت تحت خطر»، آن را به ابربحران تبدیل کرده است.

بررسی‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» از روند فرونشست در استان اصفهان نشان می‌‌‌دهد، این استان از بابت «تعداد و مساحت شهرهای درگیر» و همچنین «تراکم جمعیت ساکن»، در ردیف پرخطرترین استان کشور قرار گرفته است به‌طوری که نرخ فرونشست در آن طی حدود 6 سال گذشته به 5 برابر مقدار اولیه خود رسیده است؛ در مناطقی از اصفهان، فرونشست سالانه تا 18سانتی‌متر در سال رکورد زده است.

نتایج مطالعات شهری با لحاظ «وضعیت خشکسالی» و «روند مصرف آب» در اصفهان نشان می‌‌‌دهد، «5 سال حیاتی» پیش‌‌‌روی کلان‌شهر اصفهان و شهرهای حومه قرار دارد.

اگر طی 5سال آینده، «روند مصرف آب کشاورزی» محدود شود و امکان «نفوذپذیری سطح زمین برای ورود آب‌‌‌های سطحی به سفره‌‌‌های زیرزمینی» فراهم بیاید و همچنین «برداشت آب از سفره‌‌‌ها» نیز کنترل و در کنار آن، «تقابل استانی» برسر آب‌‌‌های بالادست و پایین‌‌‌دست بین سه استان برطرف شود، ‌‌‌ احتمال بروز 4 بحران ثانویه کاهش خواهد یافت. اقتصاد اصفهان –صنایع به شدت آب‌‌‌بر در این استان فعال است- و همچنین دارایی‌‌‌های شهری و ملکی و همچنین توریسم اصفهان، طی سال‌‌‌های آتی تحت خطر «تبعات فرونشست» قرار می‌گیرد. هنوز در کلان‌شهر اصفهان به‌رغم آنکه بیش‌‌‌از 10 منطقه در خطر فرونشست قرار دارد، ارزش املاک به‌رغم ترک و تخریب تدریجی برخی ساختمان‌‌‌ها، ‌‌‌ تحت‌تاثیر قرار نگرفته است. اما به گفته کارشناسان اگر «زمان طلایی برای زمین سست اصفهان» رعایت نشود، عوارض آن بروز خواهد کرد.

چهار پیامد فرونشست  اصفهان

دشت اصفهان و بیشتر از آن شهر اصفهان در چند سال اخیر با بحران‌ها و چالش‌‌های گسترده‌‌ای از آلودگی هوا گرفته تا شدت یافتن موضوع خالی شدن آب‌‌های سطحی و زیرزمینی، فرونشست و رواج پدیده مهاجرت مواجه شده است و مجموعه این چالش‌‌ها روند سکونت و توسعه شهری اصفهان را تحت‌تاثیر قرار داده که بیش از همه در موضوع «فرونشست زمین» خود را نشان داده است.

فرونشست معضلی است که در حال حاضر زنگ هشدار آن در بسیاری از نقاط ایران به صدا در آمده که ازجمله این مناطق می‌توان به دشت اصفهان به‌‌عنوان یکی از پرخطرترین مناطق ایران در زمینه وقوع فرونشست اشاره کرد. اگرچه فرونشست در ایران تنها به اصفهان ختم نمی‌شود و استان‌‌هایی همچون خراسان رضوی در رتبه نخست پهنه‌‌بندی فرونشست زمین در ایران قرار دارد و اصفهان رتبه پنجم را در این زمینه به خود اختصاص دا‌‌ده است، اما از نظر شهرها و میزان بافت فرسوده در رتبه نخست قرار دارد.

بحران فرونشست نشأت گرفته از مجموعه‌‌ای از دلایلی است که در حال حاضر همه آنها به یک نقطه مشترک رسیده‌‌اند و آن «خالی شدن آب‌‌ سفره‌‌های زیرزمینی» و «به حداقل رسیدن بسیاری از آب‌‌های سطحی و رودخانه زاینده‌‌رود» است. اگرچه برداشت‌‌های غیراصولی و آبیاری‌‌های سنتی برای صنعت کشاورزی و دیگر صنایع، ساخت‌وسازهای بی‌‌رویه و توسعه و نوسازی‌‌های شهری برخلاف موقعیت ژئوتکنیک و اکولوژی منطقه منجر به تغییر اکوسیستم شده است، اما مجموعه این عوامل را می‌توان در یک نقص بزرگ جست‌وجو کرد و آن ضعف در «حکمرانی آب» است.

موضوع خطر تخلیه آب و قرار گرفتن در معرض فرونشست موضوع ناگهانی و جدیدی نیست که اصفهان با آن مواجه شده است. در سال 1346، وزارتخانه مربوطه وقت هشداری مبنی بر خطر کاهش آب‌‌های زیرزمینی و احتمال فرونشست داده بود، اما با وجود محتمل بودن فرونشست، صنایع آ‌‌ب‌‌بر نه تنها ایجاد بلکه به شکل فزاینده‌‌ای توسعه یافتند و 50 شهرک اقماری ایجاد شد و در کنار آن، برداشت‌‌های بی‌رویه برای آبیاری زمین‌‌های کشاورزی و در پیش گرفتن سیاست‌‌های غیراصولی در این بخش، اصفهان را در معرض فرونشست قرار داد.

فرونشست تا آنجا پیش رفته که حتی میراث تاریخی اصفهان را هم درگیر کرده است و این موضوع باعث شده تا آژیر قرمز برای شهر اصفهان به صدا درآید. زیرا فرونشست می‌تواند آسیب‌‌های جبران‌‌ناپذیری را بر سازه‌‌ها، تاسیسات شهری، خطوط انتقال نیرو، ساختمان‌‌ها، آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی و حتی اقتصاد و در مجموع ماهیت و هویت این شهر وارد کند و در نتیجه بحرانی جدی اصفهان را تهدید می‌کند. این فرونشست فقط میراث فرهنگی و طبیعی این شهر را مورد تهدید قرار نداده بلکه زندگی بیش از 2.8 میلیون نفر را در معرض خطر قرار داده است که حتی می‌تواند منجر به مهاجرت گسترده در چند سال آینده شود، اگر برای اصفهان اقدامی جدی در سطح کلان نشود.

اگرچه، اصفهان بخش مهم هویت خود را از میراث ملموس و ناملموس خود می‌گیرد اما، اصفهان تنها محدود به بناهای تاریخی و میراثی نیست و تنها از بعد توریستی نمی‌توان به آن نگریست. وقتی مساله فرونشست مطرح می‌شود در واقع کل اصفهان را مورد تهدید قرار می‌دهد که باید همه ابعاد و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار داد تا ضمن آسیب‌‌شناسی و سیاستگذاری‌‌ها در سطح کلان، میراث بزرگ اصفهان و در مجموع شهر اصفهان را حفاظت کرد.

این فرونشست و خشکسالی، زندگی شهری را با چالش‌هایی مواجه کرد که می‌توان به رواج پدیده مهاجرت بومی‌‌ها به دیگر مناطق به‌ویژه در استان‌‌های شمالی اشاره کرد. اصفهانی که به واسطه صنایع خود یکی از مهاجرپذیرترین استان‌های کشور به‌‌شمار می‌رود. از این رو، اصفهان از ۴ جهت مورد تهدید قرار گرفته که این موضوع اصفهان را با چهار پیامد اقتصادی، شهری، ملکی و توریستی مواجه کرده است.

طی چند سال اخیر، یکی از پیامدهایی که فرونشست برای اصفهان داشت، ترک و تخریب تدریجی ساختمان‌‌ها و آپارتمان‌‌های قدیمی و حتی جدید بوده که در برخی از مناطق چشمگیرتر بوده است. ترک‌‌ها روی دیوار خانه‌ها در اکثر خیابان‌‌های شهر به چشم می‌‌خورد که این ترک‌‌ها ناشی از گسترش فرونشست‌‌های نامتقارن است. این موضوع در آینده می‌تواند بر دارایی‌‌های ملکی شهروندان و زمین‌‌های شهر اثرات منفی گسترده‌‌ای داشته باشد.

علاوه بر این، فرونشست پیامدهایی را در بعد شهری و توسعه آن داشته است و پیش‌تر فرونشست در اتوبان حکیم و دیگر مناطق این شهر به اشکال مختلف منجر به قطعی گاز و آب و حتی تخلیه یک منطقه شده است و تاسیسات شهری و در مجموع توسعه شهری و نوسازی را مختل کرده است، زیرا فرونشست‌‌های پی در پی هزینه‌‌های نگهداری شهر را بالا می‌‌برد و تنها چاره، حفظ شهر به همین شکل فعلی است.

دو سناریو از چشم‌انداز اصفهان

مجموع این اتفاقات و مهاجرت بومی‌‌ها، توریسم را که حالا یکی از قطب‌‌های اقتصادی این شهر هست مورد تهدید جدی قرار می‌دهد. باتوجه به پیامدهایی که فرونشست برای اصفهان دارد بر اساس نظر کارشناسان، دو سناریو برای اصفهان محتمل است که در نگاهی خوش‌بینانه از سوی وحید مهدویان، مشاور مدیریت شهری اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری در صورت مدیریتی یکپارچه و در پیش گرفتن سیاست «تدوین مقررات ملی فرونشست زمین» تا 5 سال آینده، می‌توان فرونشست را کنترل و از روند رو به رشد آن جلوگیری کرد و با اقداماتی، سفره‌‌های زیرزمینی و زاینده رود را دوباره به جریان انداخت. اما در سناریوی دیگر از نگاه بهرام نادی، دکترای عمران ژئوتکنیک و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد نجف‌آباد با توجه به وضعیت فعلی و نبود مدیریتی یکپارچه، کنترل فرونشست بسیار هزینه‌‌زا خواهد بود و خطرات گسترده‌‌ای همچون بحران زیست محیطی ناشی از اقدامات موقتی اصفهان را تهدید می‌کند.

نادی، کارشناس حوزه فرونشست، نگرانی درباره اتمام آب‌های سطحی و زیرزمینی را بسیار جدی می‌‌داند تا جایی که در صورت عدم‌اقدامات اساسی و ضربتی، به مرگ آبخوان‌‌ها و تهدیدی جدی بر زندگی شهری اصفهان منجر خواهد شد. در این بخش به نظرات این کارشناس حوزه فرونشست پرداخته می‌شود.

موضوع فرونشست تنها محدود به اصفهان نیست و همه شهرها را دربرمی‌گیرد و تقریبا تمام کشور با آن درگیر است. اما اینکه این موضوع برای اصفهان بیشتر خود را نشان می‌دهد، باید در دو دلیل آن را بررسی کرد. اول اینکه تحقیقات و اندازه‌‌گیری در این منطقه بیشتر از سایر نقاط کشور بوده است و دیگر آنکه قرارگیری فرونشست در منطقه شهری در اصفهان بیشتر خود را نشان داده و باتوجه به اهمیت اصفهان به لحاظ واقع شدن در نقطه استراتژیک کشور و اقتصاد آن بسیار حائز اهمیت است و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

اما اینکه چرا فرونشست اتفاق افتاده باید آن را در «افت آب‌های زیرزمینی» جست‌وجو کرد و هرچقدر برداشت‌‌ها افزایش یافته و مصرف بیشتر شود، این فرونشست گسترش خواهد یافت. فرونشست حتی در شمال کشور همچون گلستان نزدیک به سطح دریا و تا عمق 18 سانتی‌متر رسیده است. حتی در مازندران هم این فرونشست دیده می‌شود، زیرا 60هزار چاه در این استان وجود دارد که از این منابع آبی برداشت می‌شود و این افت منابع آبی در تهران هم وجود دارد البته در مناطق محدودی اتفاق افتاده که عمدتا در جنوب تهران قرار دارند.

اما در اصفهان این فرونشست تمام شهر را درگیر کرده است. در شمال شهر بیشتر از دیگر مناطق بوده و حدود 18.48 سانتی‌متر از اواخر دهه 90 تاکنون بوده است، که البته شهرهای پیرامون همچون حبیب آباد را هم شامل می‌شود. در شمال اصفهان سازه‌‌هایی همچون مسجد عتیق بالای 5 سانتی‌متر فرونشست داشته و منطقه‌‌ای مثل چمران سالانه حدود 10 سانتی‌متر فرونشست را تجربه می‌کند. سازه‌‌هایی هم هستند که فرونشست در آنها 3 تا 5 سانتی‌متر است. مسجد‌جامع عباسی سالانه 3 سانتی‌متر فرونشست دارد و در سی و سه پل این فرونشست به 2 تا 3 سانتی متر می‌‌رسد. در واقع تمام بافت قدیمی شهر به جز جلفا با چالش فرونشست مواجه هستند. در جلفا به‌‌دلیل نزدیکی به رودخانه، سازه‌‌ها کمتر آسیب دیده‌‌اند.

آنچه بیش از همه فرونشست را به یک چالش بزرگ تبدیل کرده است، «آسیب به سازه‌‌ها» است. تاسیسات شهری نیز به‌‌دلیل فرونشست با شکسته شدن لوله‌‌های آب و فاضلاب‌‌ها در نقاط پرخطر مواجه شدند. مانند فروچاله‌‌ای که در حیاط یک خانه ایجاد شد و فرونشستی که در یکی از اتوبان‌‌ها اتفاق افتاد.

در حال حاضر، عمده نگرانی برای اتمام آب‌های زیرزمینی است زیرا میزان مجموعه آب‌‌های اصفهان به سطح 40درصد یعنی به 4 میلیارد مترمکعب رسیده است. در حالی که قبلا در حدود 11.5 میلیارد مترمکعب بوده است. برداشت‌‌های بی‌‌رویه آب عاملی بر تمام شدن آب شده که باعث شده تا فرونشست اتفاق بیفتد.

این موضوع کم‌آبی و فرونشست حتی دامن «اقتصاد اصفهان» را گرفته و صنایع و کشاورزی را هم درگیر کرده است. صنایعی مثل تولید آجر یا تولید سنگ مستقیما با آن، درگیر می‌‌شوند و کشاورزی که از منابع آبی زیرزمینی تامین می‌شود.

تخلیه آب زیرزمینی به‌‌صورت مستقیم، «فرونشست» را به همراه دارد و به‌‌صورت غیرمستقیم، روی تامین غذا و کشاورزی تاثیر می‌‌گذارد. در کنار این فرونشست، اصفهان با چالش ریزگردها هم به‌‌دلیل کمبود آب مواجه است. به‌‌دلیل خشک شدن تالاب گاوخونی، ریزگردها در بهار و تابستان اصفهان را درگیر می‌کند و در زمستان این شهر با بحران آلودگی هوا مواجه است.

چرا اصفهان به بحران رسید؟

علت اصلی این اتفاقات را باید در عدم‌مدیریت یکپارچه در موضوع آب دانست. وقتی در مدیریت شهری به اکوسیستم دقت نشده است، مادی‌‌ها و انهار را از دست داده و زاینده‌رود سالی دو تا سه بار در دوره 10 روزه باز می‌شود و گاهی همان هم باز نمی‌شود و به سالی 20 و 30 روز می‌رسد که این مقدار نمی‌تواند منابع آبی را تامین کند و در نتیجه با افت آب‌های زیر‌زمینی مواجه می‌‌شویم.

در مجموع، فرونشست یک درد مزمن است. افت آب زیرزمینی تقریبا در تمام مناطق کشور در حال اتفاق است و بخش عظیمی از این تخلیه ناشی از برداشت‌‌های بی‌‌رویه و غیراصولی از بخش کشاورزی است که بیش از همه در میناب و دریاچه ارومیه خود را نشان داده است. که این را حتی در گلستان و تهران هم می‌‌بینیم و مسیری را رفته‌‌ایم که برگشت‌‌ناپذیر است و جایگزینی برای آن وجود ندارد. علت این امر وابستگی کامل به منابع آبی است که منجر به ایجاد محدودیت شده و همین باعث شده این منابع رو به اتمام باشد.

وزارت نیرو باید در این زمینه دقت بیشتری داشته باشد تا «میراث پهنه آبی» کشور حفظ شود و آن را از دست ندهیم. سازه‌‌های بسیاری حتی خانه‌‌های جدید و قدیم در اصفهان دچار آسیب شده‌‌اند. سازه‌‌هایی که تا پیش از سال 90 ساخته شده‌‌اند و حتی ساختمان‌‌های بتنی از سال 90 به بعد، 10 تا 12 و برخی تا 15 سانتی متر دچار چرخش شده‌‌اند و یک ساختمان بتنی دیگر تا 18 سانتی‌متر چرخش داشته است؛ با آنکه دارای طراح بوده و محاسبه‌‌های دقیق ساخت‌وساز انجام گرفته و مطابق آیین‌نامه سازه طراحی زلزله 2800 طراحی شده اما به قدری ترک خورد که دیگر قابل سکونت نیست و بسیاری از این خانه‌‌های جدید نمی‌توانند دوام بیاورند.

اینکه طی چند سال گذشته با موضوع مهاجرت قابل‌توجهی از سمت اصفهان به دیگر نقاط کشور به‌‌ویژه شمال ایران روبه‌رو بودیم، این سوال مطرح می‌شود که آیا با این سرنوشتی که برای اصفهان رقم خورده، سایر نقاط کشور شرایطی دارند که قابل سکونت باشند؟ اگرچه گیلان در ظاهر پرآب‌‌ترین استان کشور به‌‌شمار می‌رود اما آمارها نشان می‌دهد که همان استان هم با مشکلات آبی مواجه است و زمانی مهاجرت از اصفهان به منطقه دیگر اثربخش خواهد بود که منطقه مورد نظر، خود شرایط پایداری داشته باشد. جایی که پایدار نیست تفاوت چندانی با وضعیت اصفهان نخواهد داشت و دیر یا زود به سرنوشت اصفهان می‌تواند دچار شود.

اینکه چه راهکارهایی وجود دارد اول از همه باید گفت که «بازنگری» نیازمند «سرمایه‌گذاری» است. راه‌حل وجود دارد؛ نمونه‌‌اش را می‌توان در آلمان دید که 53‌درصد انرژی مصرفی در سال 2024 از منبع تجدیدپذیر است و این به آن معنی است که سرمایه‌گذاری انجام شده و سوخت‌‌های فسیلی و انرژی هسته‌‌ای را به حداقل رسانده‌‌اند و زباله را مدیریت می‌کنند.

سرمایه‌گذاری به موقع انجام شود و سیستم آبیاری کشاورزی که غرقابی است و آب زیادی مصرف می‌کند را تغییر دهیم. اما آیا سرمایه‌گذاری بهینه انجام شده است؟ پیش از همه باید «فرهنگ مصرف آب» عوض شود و در این راستا نیاز به مشارکت عمومی و اطلاع‌‌رسانی است.

یکی از مسائلی که اصفهان را با بحران نزدیک شدن به تخلیه منابع آبی مواجه کرده، منطقه‌‌ای کردن منابع است که این موضوع بسیار آسیب‌‌زا شده است. آب منطقه‌‌ای شده و استان‌‌ها را روبه‌روی هم قرار داده است در حالی که این یک موضوع ملی و میراث کلی است و تنها مربوط به یک استان نیست. دید منطقه‌‌ای مشکل‌ساز شده است که از دوره نهم و دهم ریاست جمهوری در کشور اجرایی شد و اصل بحران آبی را باید از همان دوره دانست. اما اینکه کدام روش درست است هنوز نامشخص است؟ بنابراین، باید با یک دید کلی به موضوع آب و فرونشست نگریست و تصمیمات کلانی لازم است که تا به امروز دیده نشده و حتی با روند منفی همراه بوده است. «بحران آبی»، اقتصاد را فلج می‌کند، زیرا توسعه صنایع، این بحران را تشدید می‌کند. اگر دیدگاه درستی وجود داشته باشد هزینه‌‌های متفاوتی برای مدیریت بحران آب می‌شود.

5 سال حیاتی برای اصفهان

در نگاه دوم از موضوع فرونشست، اقداماتی که مسوولان شهری کشوری در راستای کنترل فرونشست انجام می‌دهند می‌تواند جلوی گسترش فرونشست را تا 5 سال آینده بگیرد. در ادامه به بررسی نظرات وحید مهدویان مشاور مدیریت شهری اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری در این راستا می‌‌پردازیم.

موضوع فرونشست سال‌ها در کشور مورد توجه قرار گرفته که عمدتا به بحران آبی مربوط است و در حال حاضر به یک مساله بسیار جدی برای اصفهان و کشور تبدیل شده است. اینکه استان اصفهان به‌ویژه شهر اصفهان بیشتر مورد توجه قرار گرفته، بیشتر به واسطه موقعیت آن در مرکز کشور و مسائل محیط‌زیستی جدی‌‌تری است.

اصفهان ششمین استان پهناور کشور است که سومین استان پرجمعیت کشور به‌‌شمار می‌رود، اما در عین حال دومین استان در داشتن بافت فرسوده شهری و پنجمین استان مهاجرپذیر کشور است. در داشتن ساختمان‌‌های فاقد اسکلت و فاقد استانداردهای لازم ساختمان‌‌سازی چهارمین استان و در کسری سالانه آبخوان رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است. پس اصفهان با چالش‌‌هایی همچون جمعیت زیاد و بافت فرسوده مواجه است که با این اوصاف با موضوع فرونشست هم دست و پنجه نرم می‌کند. این موضوع بسیار حائز اهمیت است و جایگاه ویژه‌‌ای در کشور پیدا می‌کند.

شاید فرونشست اصفهان در رتبه اول کشور نباشد، اما از این منظر بسیار مورد توجه قرار گرفته است که فرونشست اصفهان در منطقه پرجمعیت شهری رو به گسترش است و اولین شهری است که فرونشست جمعیت بسیاری را مورد تهدید قرار داده است. و این فرونشست در شهر اصفهان را بسیار مورد توجه قرار می‌دهد، زیرا بخش انسانی زیادی را تحت‌تاثیر قرار داده است. بالاترین نرخ فرونشست در محدوده دشت اصفهان است و شمال این شهر بیشترین ریسک فرونشست چه نقطه به نقطه و خطی و عوامل طبیعی و مصنوعی را دارد. اما اصفهان تاکنون با فرونشست جدی مواجه نشده و بیشتر فروریزش بود و فروریزش با فرونشست متفاوت است.

فروریزش ناشی از فرسودگی لوله‌‌هاست که باعث خالی شدن زیر خاک می‌شود مانند آنچه در اتوبان حکیم اتفاق افتاد. از همین رو باید فروریزش را از فرونشست جدا کنیم. فرونشست زمانی اتفاق می‌‌افتد که سطح آبخوان‌‌ها با خالی شدن ناگهانی آب باعث فشرده شدن زمین شده و منجر به فرورفتگی شود.

سال‌هاست موضوع فرونشست در اصفهان مطرح است و مدیران شهری اصفهان از سال 1400 از جایگاه رسالت اجتماعی وارد موضوع فرونشست شد و در جهت شفاف‌‌سازی مساله فرونشست و عوامل دخیل با همکاری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی به صورت سفارشی میزان فرونشست و عوامل آن را مورد بررسی قرار داد. مرکز تحقیقات راه و شهرسازی یک نتیجه‌‌ای را اعلام کرد که بر اساس آن نشان می‌دهد؛ اصفهان در کجا ایستاده است؟

این مطالعات، به صورت نقطه به نقطه بررسی کرد که کدام ساختمان‌‌ها در معرض خطر قرار دارند که بر اساس آن، میدان نقش جهان، ابنیه تاریخی، 9 ایستگاه آتش‌‌نشانی، 274 فلکه آتش‌‌نشانی، 328 مسجد، 37 کتابخانه، 2 بیمارستان، یک هتل، 77 مرکز دولتی، 8 پمپ گاز، 258 مدرسه، 19 مرکز فرهنگی و 14 منطقه توریستی و... در خطر فرونشست قرار دارند. این گزارش، مناطقی با بالاترین میزان فرونشست و بالاترین میزان ریسک را به صورت مکان‌‌مند بررسی کرد و به این نتیجه رسید که فرونشست به‌‌صورت واقعی در حال اتفاق است.

پس درصدد این برآمد که چه اقدامات اجرایی جهت پایش مستمر فرونشست به لحاظ رفتاری لازم است تا به کنترل و کاهش نرخ فرونشست منجر شود؟ این واقعیت وجود دارد که فرونشست ر ا نمی‌توان برگرداند و فقط می‌توان جلوی آن را گرفت و این کار با تزریق آب امکان‌‌پذیر است. از این رو باید به‌‌صورت مداوم مورد پایش قرار گیرد تا اوضاع از این بدتر نشده و فرونشست کنترل شود و کاهش ریسک ساختمان‌‌ها شناسایی شود.

توصیه‌‌هایی هم در سطح شهری و منطقه‌‌ای و هم از بعد ملی و هیات وزیران و نمایندگان استانی و دستگاه‌‌های داخلی و محلی مطرح شده که می‌توان خلاصه این تحقیق را در شماره 5702 «دنیای‌اقتصاد» در 20 فروردین 1402 مشاهده کرد. این گزارش تمرکز خود را بر رفتارشناسی پهنه فرونشست گذاشته است، زیرا فرونشست موضوعی مقطعی نیست که فقط در زمان خاصی اتفاق بیفتد بلکه فرونشست موجودی زنده در زیر پای اصفهان است که در حال حرکت است و اصفهان را در مباحث آبی درگیر کرده است، زیرا شهری است که کاملا روی آبخوان‌‌ها قرار گرفته است، بنابراین پیش از هر چیزی باید شناخته شود و مورد بررسی قرار گیرد.

شرکت دانش‌بنیان زمین‌شناسی به بررسی عمیق‌‌تر از فرونشست اصفهان به‌‌صورت مکان‌‌مند و رفتار‌شناسی فرونشست اقدام کرده است و وضعیت آبخوان‌‌های اصفهان و آبخوان‌‌های اطراف، رفتار زمین‌‌شناسی در ارتباط با دشت اصفهان و تالاب و حوضه آبخیز اصفهان در بالادست و پایین‌دست را مورد مطالعه قرار داده است. مرکز تحقیقات باتوجه به رفتار فرونشست، گزارشی از وضعیت آب داده که بر اساس آن 370 میلیون مترمکعب آب در سد زاینده‌‌رود اصفهان باقی مانده است. باتوجه به این سطح، اگر آب انتقال داده شود، اما اقداماتی هدفمند انجام نشود در جذب و هدایت آب در سفره‌های زیرزمینی تاثیری نخواهد داشت.

در وضعیت کنونی نمی‌توان صرفا بر مدیریت شهری تکیه کرد و باید در سطح ملی بر آن نظارت کرد و پیش برد. اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد این است که مدیریت و برنامه‌‌ها باید مطابق با زمان‌بندی پیش برود و تمامی دستگاه‌‌ها برای انجام این اتفاق مشارکت کنند. کشاورزی و نحوه کشت باید تا 5 سال آینده تغییر کرده باشد. زمان باید به درستی و به‌‌موقع طی شود وگرنه مثل سرطان در تمام شهر گسترش پیدا می‌کند. اما اگر زمان به درستی مدیریت شود می‌توان وضعیت فرونشست را مدیریت کرد.

اگر یک برنامه زمان‌بندی شده و پایش به صورت مستمر توسط همه دستگاه‌‌های اجرایی انجام شود، می‌توان شرایط را مدیریت کرد تا وضعیت فرونشست از این بدتر نشود.  شهر اصفهان پراهمیت‌‌ترین نقطه کشور با توجه به جمعیت ساکن، در یک منطقه دارای فرونشست قرار دارد و بر اساس مطالعات مرکز تحقیقات، اصفهان مهم‌ترین و پرریسک‌‌ترین استان از جنس جمعیت در موضوع فرونشست است. از این‌رو باید به‌‌ عنوان یک پروژه ملی مطرح شود و به تصویب دولت برسد و به آن از دید بحران ملی نگریسته شود، نه شهری و استانی.

یکی از مهم‌ترین اقدامات ضروری برای اصفهان مدیریت آب در شیوه مصرف کشاورزی است تا مانع هدر رفت آب شده و منجر به بازگرداندن آب به چرخه مصرف شود. آنچه اکنون به آن نیاز است، اینکه پساب‌ها تصفیه شوند و بر اساس آن پساب‌ها به چرخه مصرفی محیطی برگردند.

در یک بازه زمانی 5 ساله فرونشست مهار شده و آرام آرام کاهش می‌‌یابد که البته نیازمند اقداماتی همچون کاهش مصرف آب، جذب آب بیشتر برای سفره‌‌ها و آب‌‌های سطحی، مدیریت آب سفره‌‌های زیرزمینی و تالاب گاوخونی و سیاست تقسیم آب در سطح محلی است. باید آب در زاینده‌‌رود جاری شود و به آب‌‌های زیرزمینی نفوذ کند و آ‌بخوان‌‌ها پر شود، زیرا در غیر ‌این صورت با مرگ آبخوان‌‌ها، عملا شهری وجود ندارد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • خشونت علیه دانشجویان و اساتید ذات واقعی آمریکا را نشان داد
  • مخالفت سوئد با تحقیقات بین‌المللی درباره انفجار «نورد استریم»
  • نخستین گجت 6G با ۲۰ برابر سرعت 5G تولید شد
  • بازداشت ۲ هزار نفر از معترضان حامی فلسطین در آمریکا
  • سوئد مجددا برای هتک حرمت قرآن کریم مجوز صادر کرد
  • خطرناک‌ ترین استان در بحران فرونشست
  • پوچتینو: من هم با پوستکوعلو به سوئد می روم
  • آنژ پوستکوعلو: فصل بعد به سوئد می روم
  • نخست‌وزیر جدید هائیتی منصوب شد
  • ۶ کیلومتر باند دوم محور نهبندان - زابل زیربار ترافیک رفت